دل آباد :: رسانه اهل دل

دل آباد، رسانه بی دل هایی ست که در به در، در پی دلدار اند.
خانه | اخبار | پیامک | کتاب | جزوه | اپلیکیشن | فیلم | صوت | ختم قرآن | عکس | گوشه‌نما | آرشیو | پیوندها | وبلاگ‌ها | همدلی در دل‌آباد
درباره ما | تماس با ما


امروز
یکی دیگر از روزهای خوب خداست


حریم امن یک یاکریمه


| ارسال در «دل‌رواق» توسط دل‌باخته .. ، در ساعت ۲۳:۵۳ روز جمعه ۳۱ مرداد ۹۳ |


زیارت آخر که تمام شد، سلام آخر را دادم و از حرم آمدم بیرون. مثل همیشه در آن سوی پل آهنچی سوار ماشین های هفتاد و دو تن شدم. ساعت تقریبا ده شب بود که در میدان هفتادو دو تن پیاده شدم. دیدم جمعیت زیادی - در آن حوالی - در انتظار اتوبوس موج می زند. آمدم مثل باقی مردم ایستادم به انتظار. نیم ساعت، یک ساعت، یک  و نیم ساعت گذشت؛ اما اتوبوس نیامد. اتوبوس هایی هم که رد می شدند، نگه نمی داشتند، آنها هم که نگه می داشتند، نهایتا چهار- پنج نفر جای خالی نداشت، که بلافاصله پر می شد. با این وضعیت فهمیدم امشب از همان شب های خاص است. سواری ها قیمت های بالایی می گفتند. از ده هزار تومان و دوازده هزار تومان گرفته تا چهارده هزار تومان. کلی منتظر ماندم تا فرجی حاصل شود، اما اتفاق خاصی نیفتاد.

 

از طرفی این را نیز می دانستم که اگر با یکی از همین ماشین ها تا ترمینال جنوب هم بروم، باید با هزینه آنچنانی دربست بگیرم تا طالقانی. به همین خاطر بین دوراهی مانده بودم که دوباره برگردم سمت حرم یا بروم تهران و هر چه بادا باد! ساعت از دوازده شب قدری گذشته بود. پژوی چهارصد و پنجی در کنار گاردریل خیابان ایستاده بود. راننده پژو گفت ترمینال جنوب، 7هفت هزار تومان. گفتم تا طالقانی می روی؟ گفت: تا آنجا بیست و هفت هزار تومان می گیرم و  می برم. گفتم نه و آمدم کنار صف طویل مسافران منتظر. دیگر واقعا خسته شده بودم از این وضعیت. آنقدر که همانجا می خواستم بنشینم کف زمین.


دست آخر هم تنها پنج دقیقه برای خودم فرصت تصمیم گیری تعیین کردم. گفتم در این پنج دقیقه اگر ماشینی آمد - که مرا تا طالقانی ببرد - که می روم، اگر نیامد می روم سمت حرم و تا صبح در بالای سر می نشینم به مناجات و راز و نیاز. پنج دقیقه مهلتم به نیمه نرسیده بود که دیگر حوصله ام سر رفت از خستگی. در این یک روز و نصفی هم دچار سرماخوردگی شده بودم که این نیز مزید بر علت شده بود. و البته کمرم هم به شدت درد می کرد. در همین حین یک لحظه یاد سید مجتبی علمدار افتادم. گفتم خودش است... در دل گفتم: سید مجتبی! نذر می کنم که به نیت تو یک زیارت عاشورا بخوانم و هدیه کنم به حضرت زهرا. چند ثانیه گذشت که گفتم اگر تا یک دقیقه دیگر یک ماشین که مرا با قیمت عادی تا طالقانی ببرد نیاید، دیگر هیچوقت برایت زیارت عاشورا نذر نخواهم کرد.

 

این را گفتم و دوباره ایستادم در صف. ساعت دوازه و نیم شب را رد کرده بود. هنوز یک دقیقه از حرفم نگذشته بود که یک پژو آرام آرام آمد و پیش پایم ترمز زد. گفت ترمینال جنوب هفت هزار تومان. گفتم تا مرکز شهر می روید؟ گفت تا کجا؟ گفتم تا طالقانی؟ گفت می برمت. گفتم تا آنجا کرایه اش چقدر می شود؟ گفت: حالا بنشین. چند مسافر سوار کرد. به راننده گفتم بزرگوار، تا طالقانی من چند تومان باید بدهم به شما؟ گفت: همون هفت تومن! ادر دل خنده ام گرفته بود.. انتظار داشتم بعد از نذرم حداکثر یک ماشین که مرا تا طالقانی ببرد جور شود، اما انتظار نداشتم شرط دیگرم که قیمت پایین بود هم عملی شود. ماشین راه افتاد و من زیارت عاشورا را از میان قرآن جیبی ام درآوردم و خواندم. و آفرین گفتم به غیرت و معرفت سید مجتبی علمدار... شهیدی که زنده بودنش را گهگاه حس می کنم.

 

پی نوشت:

بارها گفته ام اما باز می گویم، من در روزگار حیات بی معرفت ها، بیشتر از جسم، به روح اعتقاد دارم. به ارواح مطهر خاک عمه ام...

نظرات  (۳۷)

۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۳

احلام می گوید:

همیشه زنده بودن آقا سید را دیده ام..
همیشه...

پاسخ دل‌باخته :


شهیدان زنده اند... این امثال من هستند، که مرده اند و برای درک اینکه شهدا زنده اند باید برایشان دلیل و مدرک بیاورند...
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۴

رز می گوید:

درود به روح پاکان.
جسارتا بهتر نیست به جای اینکه برا خدا ناز و قهر کنین که اگه فلان طور نشه دیگه مثلا زیارت عاشورا نذر نمیکنین بیشتر تضرع دل داشته باشید؟البته ببخشیدا

پاسخ دل‌باخته :


ما برای خدا غلط بکنیم ناز و قهر کنیم. من فقط به سید مجتبی گفتم این رسمش نیست. من زائر عمه جانم، سه ساعت است منتظر ماشین مانده که برگردم تهران. به قولی خواستیم سید را کمی غیرتی کنیم. می دانستم که می شود، و الا ما که باشیم که برای شهدا تعیین تکلیف کنیم.
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۲۱

رز می گوید:

پیام دادم خدمتتون ، من پیام خبر بروز رسانیتون برام نمیاد.

پاسخ دل‌باخته :


سامانه پیامکی در حال حاضر تنها بروزرسانی دلنوشته ها را اطلاع رسانی می کند. دلایلش هم می تواند یک این باشد که خیل پیامک های تبلیغاتی که در روز از طریق اپراتورها و موسسات و شرکت ها ارسال می شود، آزار دهنده است؛ نمی خواهیم مزاحمت و آزار بیشتر شود.
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۶

من، بی تو می گوید:

به ارواح مطهر خاک عمه ام . . .

پاسخ دل‌باخته :


...
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۶

رز می گوید:

بله متوجهم بنده هم قصد اسائه ادب نداشتم فقط میگم هر چیزی که برامون پیش بیاد برا نزدیک کردن ما به خداست ،برا خشوع بیشتر دله.نیاز به تو رو در بایستی گذاشتن سید و دیگر بزرگان نیست. البته شما خودتون این چیزا رو ازبرید و این جملات یاداوریه برا خودم.

پاسخ دل‌باخته :


حرفتان متین و صحیح است.
بگذارید به پای جسارت و بی ادبی ما..
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۵۵

رز می گوید:

بله پیامک های تبلیغاتی مزاحمت داره اما بد نیست بین این همه پیامکی که دریافت میکنیم چندتا پیامک مفید که اطلاع رسانی آپ شدن همه بخشهای سایت شماست هم بهمون برسه .

پاسخ دل‌باخته :


ممنون از پیشنهادتان.
ان شاءلله.
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۶

رز می گوید:

هروقت که به دل آباد میام و یا وب دیگه ای سر میزنم مطلب (شیطان نیاز به دعوتنامه ندارد) رو باخودم مرور میکنم.مفید و لازم.

پاسخ دل‌باخته :


سپاس از حسن توجه و لطف شما
ان شاءلله که به لطف پروردگار و اهلبیت عامل باشیم همگی.
۱۱ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۲

مسافر می گوید:

توفیق داریم...پنج شنبه ها خدمت اقا مجتبی میرسیم...سر مزارش غوغاست...غوغا
این پنج شنبه یه مادری سر مزارش نوازش می داد...میگفت..شنیدم تو علمداری...عاشق فاطمه زهرایی...مشکل زیاد دارم...میتونی کاری بکنی...
من تو دلم گفتم ...اره.. حتما میتونه..جای خالی سید تو ساری بدجور احساس میشه

پاسخ دل‌باخته :


خوشا به سعادت و توفیقتان...
مردان خدا پرده پندار دریدند...
این انسان ها همیشه هستند، اما فقط بعد از رفتنشان، می شناسیم آن ها را...
۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۴

حسین رضائی فرد می گوید:

به ارواح مطهر خاک عمه ام

پاسخ دل‌باخته :


...
۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۷

پلڪــــ شیشـہ اے می گوید:

معرفتشان همیشه آدم را ذوق زده و حیران میکند.
ان شاءالله سیره شان را در هنگام عمل هم به یاد داشته باشیم.

پاسخ دل‌باخته :


ان شاءلله
۱۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۱

یه دوست... می گوید:

بس ک عزیزید برای سید مجتبی..
خوش ب سعادت شما ..

پاسخ دل‌باخته :


از کرامت این قبیله است،
و الا ما که خود خوب می دانیم روسیاهیم...
۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۵۱

شوق وصال می گوید:

سلام علیکم :
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
» خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند.
(اصول کافی ج 1 /ص 12)
با مطلبی در مورد ارتباط با خالق به روزم
منتظر شما عزیزان هستم
خیلی جالبه
حتما سر بزنید

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمت خدا بر شما
سپاس از حضور و همراهی و یادگاری تان
۱۷ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۷

ن ر گ س می گوید:


با فرض اینکه شهدا همه شان مثل سیدمجتبی علمدار بامعرفتند -که فرض درستی ست-
از این خاطره شما میشود نتیجه گرفت که ما خیلی بی لیاقتیم که جواب مان را نمی دهند
خداوکیلی دعا کنید برای ما.


پاسخ دل‌باخته :


اینطور نفرمائید. حقیر روسیاه ترینم.
اما با حرفم سید مجتبی را شرمنده کردم...
محتاج دعاییم و دعاگو...
۱۸ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۳۶

انار می گوید:

و چه سوزی دارد صدای شهید علمدار وقتی برای کربلا می خواند...

پاسخ دل‌باخته :


بر مشامم می رسد 
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند 
آرزوی کربلا...
۲۰ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۴

هدی می گوید:

سلام

من از این نذرها زیاد کردم واسه مرحوم علامه مجلسی (به سفارش یکی از اساتیدم) و جواب گرفتم. تقریبا نود درصدشون هم مربوط به مسافر بودن و بی وسیلگی بوده مثل ماجرای شما.
شهدا که خیلی با معرفتند مخصوصا سید علمدار.

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
خوشا به حال شما
شکی در با معرفت بودن شهدا نیست، ما بی لیاقتیم(خودم را می گویم).
۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۲

میری می گوید:

سلام زیارت قبول
خدا بخواد روزی مام شده بریم زیارت عمه سادات
یاد گرفتیم نذر زیارت عاشورا واس
شهید نذرمون نگرفت پای شما
یاعلی

پاسخ دل‌باخته :


سلام خدا بر شما
خوش به سعادتتان
دعا کنید روزی ما نیز شود.
صلاح مملکت خویش خسروان دانند...
ان شاءلله که خیر بوده.
یا زهرا «سلام الله علیها»
۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۰۲

پلڪــــ شیشـہ اے می گوید:

این عکس عالیه

پاسخ دل‌باخته :


یاکریمه ها بی نظیرند...
۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۳۰

کلیداسرار می گوید:

مرغ دلم راهی قم میشود
در حرم امن تو گم میشود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
کوثر نوری به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات بگو کیستی ؟
فاطمه یا زینب ثانیستی ؟
از سفر کرب و بلا آمدی ؟
یا که به دنبال رضا آمدی ؟
کاش شبی مست حضورم کنی
باخبر از وقت ظهورم کنی
“زنده یاد آقاسی”

پاسخ دل‌باخته :


عین و شین و قاف در محفل ما همان عین و میم وها است
۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۰۶

نسل چهلم می گوید:

عذر می خواهم که به جای حرف زدن از این همه زیبایی در نوشته تان آن یک تکه را عرض کردم. در دل سفیدی گسترده حتی نقطه ای هم دیده می شود. حیف نوشته ی قشنگتان است.

پاسخ دل‌باخته :


خواهش می کنم، نیاز به معذرت خواهی نیست. ممنون از توجه و تذکرتان.
۰۷ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۲۱

گمنام می گوید:

سلام آقاسید خدا قوت ولی کاش عکس نمیذاشتید شاید با تصور سرباز گمنام امام زمان عج فضا معنوی تر بود.التماس دعا

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
بنده به دلیل مشغله ای که دارم، نرسیدم پاسخی بگذارم و بعد از آنکه کامنت حضرتعالی را تأیید کردم، گذاشتم سر فرصت پاسخ دهم. 
اما نمی دانستم، به این زودی و سادگی قضاوت صورت می گیرد و حکمم صادر می شود.
حقیقتا این رویکرد را نمی پسندم.
یا علی
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۰۷

رضا می گوید:

دارد دل ما راه نجاتی دیگر
در مشهد و در قم عتباتی دیگر
بر بانوی با کرامت قم صلوات
بر شاه خراسان صلواتی دیگر.............

بسیار عالی بود به وبلاگ حقیر سری بزنید خوشحال میشوم

پاسخ دل‌باخته :


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ممنون و متشکر از لطف شما
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۰۶

میری می گوید:

سلام بیادتون بودیم
در حرم بانوی کریمه حضرت معصومه سلام الله علیها
در ضمن نذر زیارت عاشورا ساعاتی بعد از خوندن مطلبتون گرفت
و تو حرم خانم خوندم
یاعلی

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رضوان خدا بر شما
گوارایتان باد حضور در بهشت زمینی...
ممنون از لطفی که در حق این حقیر روا داشتید.
الحمدلله.
توفیقاتتان روزافزون
در پناه خدا باشید و بمانید.
۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۷

هیوا می گوید:

سلام
بده که هم محله ی شهید علمدار باشم و گاه گاهی به یادشون بیافتم.... خیلی بده ...
بعضی ها هستند که بعد رفتنشانم غریبن برای بعضی هایی مثله من..

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
خدا توفیقاتتان را زیاد کند ان شاءلله..
۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۵۸

حلما می گوید:

http://pouke140.blog.ir/1393/06/03/38-%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86

پاسخ دل‌باخته :


سپاس
سلام شما قرار بود ختم بذاریدا

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
ختم چه؟
۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۲۲

مخلص شهدا می گوید:

سلام برای علمدار وشهدای گمنام یادتون رفت؟

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
اصولا شرط برگزاری ختم قرآن جدید، اتمام ختم قرآن یا ختم قرآن های قبلی ست.
ان شاءلله بعد از اتمام قبلی ها، ختم قرآن جدید برگزار خواهد شد.
۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۵۱

رقـص قلــــم می گوید:

چه حس خوبی رو انتقال میده این نوشته ...
جُدا از اینکه در زندگی روزمره مون شاید خیلی از این اتفاق ها بیفته و ما بهش توجه نکنیم و یا فراموش کنیم ، این نوشته ها و این گوشزد ها باعث یه تلنگر میشه ... تلنگری که یادمون بیاد چطور بی رحمانه تهدید میکنیم و چه مهربانانه پاسخ میگیریم ...
زیارت هم قبول باشه ، دعا بفرمایید که زیارت جمکران قسمت م بشه ! مدت هاست هواش رو در سرم دارم اما گویا هنوز لایق دیدار نشدم !

پاسخ دل‌باخته :


سپاس از لطف شما
قبول حق باشد
ان شاءلله نصیبتان شود زیارت با حضور قلب...
۱۶ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۵۷

مخلص شهدا می گوید:

سلام متشکرم که اهمیت میدید وپاسخگو هستید میلاد امام مهربانی و عشق مبارک

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
جای تشکر نیست، انجام وظیفه است.
بنده هم میلاد حضرت ثامن الحجج را خدمت شما تبریک عرض می کنم.
سلام چه عکس زیبایی

پاسخ دل‌باخته :


و ما ادراک...
۱۹ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۱۳

مخلص شهدا می گوید:

سلام منظورم عکس جوابیه شماست تسبیحی که منو یاد شهدا میندازه ولی پاسختونو متوجه نشدم

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم
بله. برداشت بنده اشتباه بود، تصور کردم منظورتان تصویر یاکریم است.
۰۶ مهر ۹۳ ، ۱۵:۴۹

روایت شیدایی می گوید:

سلام
قشنگ بود
لذت بردیم

پاسخ دل‌باخته :


سلام خدا بر شما
نوش روح
۱۲ مهر ۹۳ ، ۱۶:۵۲

مولایم علی می گوید:

از زندگی هر آنچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه که آرزویش را داریم..

پاسخ دل‌باخته :


ان شاءلله که لیاقتمان بالا باشد
۲۵ مهر ۹۳ ، ۲۰:۳۰

جامانده از قافله عشق می گوید:

سلام سید جان

خانه دلت اباد باد با این مطالب زیباواموزنده که از جنگ و انقلاب

ومسایل روز عنایت می فرمایید.به سفارش یکی از دوستان اومدم

به تازگی اینجاو لذت بردم از مطالبش
منو هم دعا کن سید جان اسم سنگینی رو یدک میکشم
جانباز قطع نخاعی هستم و شرمنده شهدا
دعا کن فقط دعامن کنید

پاسخ دل‌باخته :


سلام خدا بر شما...
۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۹:۱۳

نمی از یم می گوید:

سلام ......................بازم شما ...من باسید محمد حسین علم الهدی هم جور ترم .......هرچند باکری چمران ..علمدار..تورجی زاده برادران زین الدین همت....دوستشون دارم ولی زیاد بخوام یادشون کنم همون موقع پنجشنبه شبها ......یا همون شب جمعه خودمون براشون یه صلوات میفرستم ومیگم منو پیش اقا امام حسین علیه السلام یاد کنند ..................هنوز راهی کربلا نشدم به دلایلی ...میگم شاید اقا میخواد همین جوری ما رو امتحان کنه ..............شاید اصلا نمیخواد دعوت نامه برامون بفرسته ....هی به این دلم وعده وعید میدم ...بیچاره این دلم ...اهل بهانه هم نیستم یعنی خجالت میکشم از انکه بگم دعوتم کنه خونه اش ارباب .........شاید از من خوبی ندیده ...هرچند بعضی وقتا با خودم میگم خوش به حال اونایی که میتونن راحت حرف دلشون رو به اقا بزنن ...
نعمت کامل دنیا قسمت پرورویان است
خون دل میخورد انکس که حیایی دارد .......

منم اهل قم نیستم ولی اهلیت دارم ........همیشه اول دیدار با بانو وارد حرم میشم میگم السلام علیک یا امیرالمومنین ..نمیدونم چرا ولی عادت به این یه سلام دارم بعد سلام به بانوی قم .التماس دعا رفتید حرم .ما هم نائب الزیاره خواهیم بود...یا علی مدد

اللهم عجل لولیک الفرج بحق المضطر

پاسخ دل‌باخته :


سلام علیکم و رحمة الله
دعاگویی تمام آنهایی هستیم که از این آبادی - ولو یکبار - گذر کردند، البته اگر قابل باشیم.
۱۱ آذر ۹۳ ، ۰۰:۳۴

فدک قطعه ای از بهشت می گوید:

اخرین کامنت منو یاد این بیت انداخت :
از شهر شما بوی نجف می آید
چون حال و هوای شهرتان حیدری است :)

پاسخ دل‌باخته :


دلتنگ شهر حیدری ام هستم...
۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۰۷

شیدا حسینی می گوید:

چه جالب یک دفعه پیدا کردم آنچه که قبلا از وبلاگ تان برای نقل شده بود. خاطره عشق بازی با شهدا. زیبا بود و دلنشین و تامل برانگیز و صدالبته همراه با اشک.



یه چیزی:
اینجا واقعا آدم را شبیه کارتن خواب ها می کند. این پختگی درونی متن ها، اجازه خروج نمی دهد. دقیقا شبیه کارتن خواب ها شده ام.

پاسخ دل‌باخته :


خدا را شکر، سپاس از حسن توجهتان
شما حقیقتا لطف دارید و حقیر لایق این توصیفات نیستم.
۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۴۲

شیدا حسینی می گوید:

خدا را شکر که شبیه کارتن خواب ها شده ام؟؟؟؟

پاسخ دل‌باخته :


خدا را شکر در هر حالی
از اینکه خاطره نقل شده را پیدا کردید.

ارسال دل‌گویه ها:

بدیهی است که همه دیدگاه‌های شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاک‌ها و معیارهایی لحاظ می شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوب‌های اخلاقی ضروری است:

- لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.
- از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.
- لطفاً دیدگاه‌تان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد، در غیر اینصورت می‌توانید از قسمت تماس با ما استفاده نمایید.

بلاگرهای بیان لطفا برای ارسال نظر و یا رأی‌دهی به مطالب روی گزینه «وارد شوید» در کادر پایین کلیک کنید تا مجبور نشوید نام و آدرستان را مجددا بصورت دستی وارد کنید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی