دل آباد :: رسانه اهل دل

دل آباد، رسانه بی دل هایی ست که در به در، در پی دلدار اند.
خانه | اخبار | پیامک | کتاب | جزوه | اپلیکیشن | فیلم | صوت | ختم قرآن | عکس | گوشه‌نما | آرشیو | پیوندها | وبلاگ‌ها | همدلی در دل‌آباد
درباره ما | تماس با ما


امروز
یکی دیگر از روزهای خوب خداست


تئاتر تکراری


| ارسال در «دل‌پاره» توسط دل‌باخته .. ، در ساعت ۲۱:۲۴ روز شنبه ۱۶ بهمن ۸۹ |


جور دیگر

کنار هم می گذارم

ورق پاره های تاریخ را .

روح الله شاید می خواست نبی باشد،

انقلاب که کرد، خمینی شد.

سید علی

شاید می خواست امام باشد

فتنه که آمد، خامنه ای شد.

و دیگران در این بین

دنبال نقشِ منفی بودند،

یک نفر طلحه شد،یک نفر زبیر.

یکی خیلی دوست داشت عایشه باشد.

و یک نفر با این که زن بود،

پیراهنش،

بوی عثمان می داد!

و فقط

جای عمار خالی بود!»

نظرات  (۱۷)

۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۱:۰۷

کلوخ می گوید:

واااااااااای! فوق العاده بود
لذت بردم

پاسخ دل‌باخته :


لطف دارید شما
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۲:۲۶

دانوش می گوید:

سلام آقا سید
با این پست قبلی حسابی هواییم کردید ...........هوایی شلمچه........آرامگاه شهدا دزفول.....موزه شهید چمران........
خوش بحالتان........خوب هوایی است آنجا........سلام من را هم اگر هنوز برنگشتین به آن آسمانی ها برسانید........
.......
تئاتر تکراری)
از نگاه متفاوتتون به وقایع خوشم میاد........
با این پست بیشتر هم لذت بردم از وضوح تصاویر ذهنیتان...........
موفق باشید

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
ممنون و متشکر از لطف شما
نایب الزیاره تمام دوستان حقیقی و مجازی بودیم..
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۲:۳۳

زهره می گوید:

.
پیش تر عرض ارادت کردیم..

پاسخ دل‌باخته :


حق نگهدارتان
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۲:۵۲

پرواز می گوید:

جای ِ عمــار
هنوز هم
خالی ست
جرأت نکردیم
یا علـــی بگوییم
و
برداریم این نقش را ؟!
که اگر بودیم که
اگر بودم
کجا می شنیدیم استغاثه ی
آقا را که
أیــــن عمـــار ؟!
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۳:۰۴

پاکنویس می گوید:

بی نظیر بود!

پاسخ دل‌باخته :


سپاس
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۱۲

گمنام می گوید:

عالی بود هم طرح هم اجرا

پاسخ دل‌باخته :


تشکر بابت لطفی که دارید
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۱۹:۵۵

یک معلم ساده! می گوید:

1-سلام!
2-مطلب قشنگی بود!
3-بله تاریخ تکرار می شود...!
4-وهرکدام مانقشی داریم دراین صفحه ی نا مکرر...!
5-باید نقش خود را پیدا کرد...!
6-و
نقشه ی راه را...!
7-به زودی
نوبت ماست...
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۲۰:۵۶

خانم معلم می گوید:

سلام
خیلی خوب بود ، خیلی ... متفاوت بود ...

پاسخ دل‌باخته :


سلام و رحمة الله
ممنون از حسن توجه شما
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۲۱:۱۰

سعادت می گوید:

عمار؟
عمار...
عمار!

پاسخ دل‌باخته :


بودن یا نبودن
مسئله این است...!
۱۷ بهمن ۸۹ ، ۰۰:۴۱

آوا می گوید:

قلمتان پاینده، عالی بود
یا حق

پاسخ دل‌باخته :


تشکر
۱۷ بهمن ۸۹ ، ۰۸:۵۸

عارفی می گوید:

برای من جالب این جا است که همه می‌گویند عمار.

پاسخ دل‌باخته :


لم تقولون مالا تفعلون...
۱۷ بهمن ۸۹ ، ۱۰:۰۶

فاطمه می گوید:

این عمار ببیند که علی تنها نیست؟...
....
خوشدل بود..
حق پناه
۱۸ بهمن ۸۹ ، ۰۱:۵۳

نثار آسمان می گوید:

امسال بیست و دو ئه بهمن می شود
22بهمن دات خامنه ای
و یک گردان عمار در همان دات

پاسخ دل‌باخته :


دشمن ملت ما را هنوز نشناخته!
۱۸ بهمن ۸۹ ، ۱۹:۰۷

معین می گوید:

این عمار برای سال 88 بود
دنبال مالک اشتر بگردیم تا شمشیر آخته اش چهره ابو موسی را نمایان سازد

پاسخ دل‌باخته :


عمارها اگر بودند و روشنگری می کردند 
چندان نیاز به شمشیر مالک ها نبود..
۱۹ بهمن ۸۹ ، ۰۵:۱۵

پرواز می گوید:

اعوذ بالله من نفسی
بسم الله الرحمن الرحیم
طــهــــــــورا !
ما
آدم ها به زمین نچسبیده ایم
به افکارمان است که چسبیده ایم
مادامی که بین خوب و بهتر و بد و بدتر نتوانیم تمایز قائل شویم
چسبیده ایم به این یک وجب خاک
حالا هر چقدر که دلمان بخواهد فکر کنیم
که حاجی پرنده شده ایم و علامه ی دهر...
اگر دو خط کتاب خواندن و دو ختم قران خواندمان ما را یک وجب
از چیزهای بی اهمیت این دنیا جدا نکند الحق و الانصاف چسبیده ایم از نوع ِ
بد جورش به دنیا
و باز همان حرفی که می دانیم و زهی از دانستنی حقیقی که
کاش عظمت در نگاه تو باشد نه آنچه بدان می نگری
و
کاش و کاش فقط یک جمله نصب العین همه مان شود
عاشورا را درست بخوانیم
عاشورا را درست بفهمیم
« برادرم ، هنوز وظیفه داشتم به گفتن
حال باز مصلحت را خود دانی یا تاییدش کن یا من حرف هایم را می برم همان جا ...
این را که او گفت من هم می دانستم اما خیلی بی اهمیت بود جان ِ خواهر
خیلی
و خواهرت این قدر کوچک نیست پیش ِ " او " که اگر گفتنش را باید می گفت و نگفت...
بی اهمیت است این چیزها ، کودکانه است این برداشتها
و به همین خاطر نگفتم و نمی گفتم اگر او نمی گفت . »
یا حق برادرم
۲۰ بهمن ۸۹ ، ۱۹:۴۵

احمد می گوید:

همین

پاسخ دل‌باخته :


همان
۲۹ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۴۶

راه برگشت من از تو می گوید:

سلام سید
خیلی جالبه...
اینو اول من نوشتم اما چند تا نظر بیشتر نیومد اما تو که نوشتیش ...
خلاصه نصف این جملات برای من هم هست...
یاحق!

پاسخ دل‌باخته :


سلام محسن
آری گاهی این طور است.
حتی برای برخی از نوشته های خودم هم پیش آمده که اینجا با استقبال مواجه نشده اما در جاهای دیگر وقتی توسط شخص دیگری ثبت شده، کلی حرف و حدیث را در پی داشته.
چیز مهمی نیست. نه نبودن و نه بودنش. وظیفه ما چیز دیگری ست، چه کامنت بگذارند و چه نگذارند، آنچه را که باید بگوییم، باید بگوییم.
یا علی

ارسال دل‌گویه ها:

بدیهی است که همه دیدگاه‌های شما خوانده شده و برای انتشارشان، ملاک‌ها و معیارهایی لحاظ می شود؛ بنابراین، برای درج دیدگاه خود، رعایت برخی چهارچوب‌های اخلاقی ضروری است:

- لطفاً دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید، پیام های غیر فارسی منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که حاوی توهین، تهمت یا افترا، نسبت به اشخاص حقیقی و حقوقی باشد منتشر نخواهد شد.
- از ارسال دیدگاه های تبلیغاتی و یا حاوی لینک، خودداری کنید، پیام های نامرتبط با متن، تأیید نمی شوند.
- لطفاً دیدگاه‌تان تا حد امکان مربوط به همین نوشته باشد، در غیر اینصورت می‌توانید از قسمت تماس با ما استفاده نمایید.

بلاگرهای بیان لطفا برای ارسال نظر و یا رأی‌دهی به مطالب روی گزینه «وارد شوید» در کادر پایین کلیک کنید تا مجبور نشوید نام و آدرستان را مجددا بصورت دستی وارد کنید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی